آرمیتا و آناهیتاآرمیتا و آناهیتا، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره

ARMITA&ANITA

عیدتون مبارک

  یه روز قبل عید رفتیم جونقون که و اسه عید اونجا باشیم 5 شنبه صبح قرار بود بعد سحری راه بیافتیم که بابایی خوابد تا ساعت 8/5 و ساعت 9 راه افتادیم و اسه اذان رسیدیم ولی طبق معمول ...... بازم بگم که جیکار کردید.... دیگه خودم خسته شدم از بس اومدمو و ازتون شاکی بودم بسه دیگه تا کی میخوایید اذیت کنید؟؟؟؟؟؟/ خلاصه جند روزی را اونجا بود  تا یکشنبه  عصر راه افتادیم وزنعمو را رسوندیم شهرکرد  آجی معصومه هم باهامون اومد نایین   ...
27 مرداد 1392

18 ماهگی

دخترای گل من امروز 18 ماه شدید مبارکه عزیزای من قرار شنبه بریم واکسن بزنیم من که خیلی استرس دارم چون میگن واکسن سختیه خدا کنه اینم زودی تموم بشه راستی آجی معصومه هم امروز صبح رفت بلاخره به هر سختی بود تا امروز نگهش داشتیم و شما باهاش کلی دوست شده بودید و باهاش بازی میکردید ولی دیگه نموند و فکر کنم از دست شما فرار کرد از بس گریه میکردید اذیت شد ولی دیروز که با هم رفیتم پارک و کلی به شما خوش گذشت و نمیحواستید از اونجا بیایید ...
27 مرداد 1392

خدا کند که بیایی

خدا کند که بیایی                                               (میلاد نور مبارک)   شاید بسیاری از ما در پسِ نمازهایمان  "اللهم عجل لولیک الفرج" را از قلم نندازیم و شاید اول همه  دعاهای بعضی هایمان هم  "خداوندا مهدی فاطمه را برسان" خودنمایی کند. اما به راستی برای آمدنش آماده ایم؟ من که هر بار دعای فرج خوانده میشود، با اضطرابی از عمق وجودم برای آمدنش دعا میکنم و با خود میگویم: خجلم،...
24 مرداد 1392

شب قدر

باعشق اگر همسفری ، بسم الله* گر اهل دعای سحری ، بسم الله* امشب شب قدراست و خدا منتظر است ، ازدست گنه اگر خون جگری ، بسم الله* امشب شب تقسیم حج و کرببلاست، گر دلتنگ برای سفری ، بسم الله* گر اهل ولایتی و خواهان نجف ، گرمشتاق جمال حیدری ، بسم الله* درمحضر ارباب محبت ، مهدی خواهی بزنی بال و پری ، بسم الله*   در شب قدر خداوند خوبی های بندگانش را پیمانه میکند.. سهم شما در این میان بی نهایت باد دخترای گلم خدایا به حرمت این شب های عزیز در این شب ها که تقدير یک ساله ما رو مشخص میکنی ازت میخوام که مریضی رو در تقدیر و سرنوشت هیچ کس قرار ندی. مریضی حق هیچ کس نیست........ امین یا رب العالمین ...
9 مرداد 1392

چند روزی رفتیم استراحت

سلام دخترای گلم جند روزی بابا مرخصی گرقت و رفتیم حونقون طبق معمول کاری کردید که از رفتنم پشیمون شدم خیلی اذیت کردید و همش گریه میکردید بردیمتون دکتر البته پیش دکتر حمیدی وقت ندادن بردیم پیش دکتر پناهنده و خدا را شکر مشکلی نبود و دکتر خیلی راصی بود تازه به من  هم گفت باید به شما جایزه داد که بجه های به اون وزنو به اینجا رسوندییم   ولی این رسمش نیست .........  داداشی محمد هم باهامون اومد و یه هفته ای اینجا بود
8 مرداد 1392

15 ماهگی تون مبارک

سلام دخترای گلم ١٥ ماهگیتون مبارک انشالله ١٥٠ساله بشید امروز مراقبت ١٥ ماهگی داشتید و با بابایی رفتیم بهداشت خدا را شکر همه جیزتون خوب بود آرمیتا:8700-٧٩-٤٦ آنیتا:٩-٧٩-٤٧ زاستی امروز یه مناسبت دیگه هم هست امروز سالگرد نامزدی منو باباست مبارک باشه انشالله هر ساله با سلامتی و شادی در کنار هم این روزا جشن بگیریم البته امشب مصادف شده با لیلۀ الرغائب (اولین ٥شنیه ماه رجب) یعنی شب آرزوها همیشه آرزومند آرزوهاتون هستم ...
8 مرداد 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ARMITA&ANITA می باشد